فن هنر باتیک نه تنها از گنجه به ایران وارد نشده بلکه توسط صنعتگران تبریزی و اسکویی به گنجه منتقل شده و در آنجا منجر به تأسیس کارخانه بزرگ بافت و تولید کلاقهای گردیده است. مدعای این مطالب، خاطرات استاد حسین کلاقیچی گنجینه است که از کتاب « فن هنر باتیک » ایشان تقدیم علاقهمندان […]
فن هنر باتیک نه تنها از گنجه به ایران وارد نشده بلکه توسط صنعتگران تبریزی و اسکویی به گنجه منتقل شده و در آنجا منجر به تأسیس کارخانه بزرگ بافت و تولید کلاقهای گردیده است. مدعای این مطالب، خاطرات استاد حسین کلاقیچی گنجینه است که از کتاب « فن هنر باتیک » ایشان تقدیم علاقهمندان میگردد:
در ۱۷ – ۱۶ سالگی پدرم ( علی اکبر ) به شهر گنجۀ آذربایجان پیش عمویش ( ابراهیم ) رفت. عمویش چند سال قبل به گنجه رفته و در آنجا کارخانۀ بافندگی ابریشم طبیعی دایر کرده بود. البته باید بگویم که عموی پدرم، قبل از مهاجرت به آذربایجان(گنجه) در تبریز بافندۀ ابریشم طبیعی بود.
پدرم ( علی اکبر ) در شهر گنجه مدتی در کارخانۀ عمویش مشغول بافندگی ابریشم میشود و چند سال بعد برای خودش کارخانۀ شخصی دایر میکند و چند نفر را در کارخانه به استخدام میگیرد. او با تلاش شبانه روزی و کوشش بی وقفه موفق میشود کارخانه را توسعه بدهد و چون بر کار مسلط میشود، در سن ۳۲ سالگی به فکر تشکیل خانواده میافتد.
مادرم ( فاطمه سوره ) اصالتاً اهل « اسکو »ی آذربایجان ایران است. او در سن ۵ سالگی با پدر و مادرش از « اسکو » به شهر گنجه آذربایجان مهاجرت کرده بود. پدرِ مادرم ( عباسعلی ) هم در اسکو بافندۀ ابریشم طبیعی بوده و در شهر گنجه همین کار را انجام میداده و به سبب شغل مشترک، وطن، دین و زبان مشترک با مادرم فاطمه سوره ازدواج زود انجام میگیرد، و من فرزند نخستین و ثمرۀ آن ازدواج هستم.
دو سالی میگذرد و کارهای پدرم با همکاری مادرم وسعت میگیرد و ناچار به کمک احتیاج پیدا میکند، این است که پدرم نامهای به پدرش، که در تبریز بوده، مینویسد که هر چه زودتر مادر و برادر کوچکترش را که ۱۲ سال داشته، بردارد و به شهر گنجه سفر کنند. پدر بزرگم( تقی ) مادر بزرگم ( زهرا ) و عموی ۱۲ سالهام ( رضا ) را بر میدارد و به شهر گنجه میبرد. طولی نمیکشد که عمویم در کارخانۀ بافندگی مشغول به کار میشود. مدتی میگذرد و پدرم به فکر رنگرزی و چاپ کلاقهای میافتد، کاری که مطالعۀ آن را بیشتر شروع کرده بود. چون پارچههای بافته شده در کارخانۀ خودش را ناچار بوده بدهد رنگرزی و چاپ، و بعد بفروشد، فکر میکند بهتر است خودش رنگرزی و چاپ را هم دایر کند.
در سال ۱۹۱۵ میلادی ( ۱۲۹۴ شمس ) با تلاش شبانه روزی به اتفاق عمویم رضا، موفق میشوند در شهر گنجه شهرت فراوان به دست بیاورند و این همزمان میشوند با انقلاب بلشویکی در روسیه( ۱۹۱۷ میلادی – ۱۲۹۶ شمسی ). در سال ۱۹۳۰ میلادی – ۱۳۰۹ شمسی پدرم، مادر و ۴ برادر و سه خواهرم به ایران به شهر تبریز آمدیم.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.
طراحی سایت : کلکسیون طراحی