" رَشحات " اولين روزنامهاي است كه در سال 1339 قمري برابر با 1299 شمسی در اسكو منتشر شده است. اين روزنامه با تلاش و كوشش شبانه روزي آقاي غلامحسين حقاني بصورت دستنويس تهيه و هر هفته يكبار به تعداد 30 الي 40 برگ به طور رايگان جهت مطالعه به مردم ارائه ميشد.
اولين روزنامه در اسكو
از: مهدی عارفی اسکوئی « ایشیق »
” رَشحات ” اولين روزنامهاي است كه در سال ۱۳۳۹ قمري برابر با ۱۲۹۹ شمسی در اسكو منتشر شده است. اين روزنامه با تلاش و كوشش شبانه روزي آقاي غلامحسين حقاني بصورت دستنويس تهيه و هر هفته يكبار به تعداد ۳۰ الي ۴۰ برگ به طور رايگان جهت مطالعه به مردم ارائه ميشد.
« اولين جرايد ايران كه در دوران سلطنت سلسله قاجار، نخست در تهران و سپس در تبريز منتشر شدند، همگي درباري و سخنگوي استبداد بودند، بديهي است كه نميتوانستند در انجام رسالت اجتماعي و فرهنگي خود موفق باشند. چرا كه فرمانروايان قاجار، مثل ساير خود كامان، از بيداري و شكل گيري افكار عمومي واهمه داشتند.
لذا نه تنها براي جرايد امكان نشر نميدادند، بلكه خواندن آنها را هم جرم و قابل مجازات ميدانستند. چنان كه دكتر مهدي ملك زاده مينويسد:
« در موقع جمع شدن آزاديخواهان و خواندن روزنامه ۱۸ نفر گرفتار شدند و با دستور ناصرالدين شاه، آنها را به چاه انداختند و خود شاه با ۵۰ تير، آنها را از بين برد و دستور داد چاه را پر كنند.»۱
و به همين علت، چند تن از تبريزيهاي مبارز، خود را به استانبول رسانيده و با تأسيس روزنامه اختر، به قول زنده ياد دكتر محمد اسماعيل رضواني، روزنامه نگاري ملي را بنيان گذاشتند.۲
روزنامه اختر كه از سال ۱۲۹۲ ق / ۱۸۷۵ ميلادي، به تشويق ميرزا نجفعلي خان تبريزي، يكي از مأموران دولت ايران در پايتخت عثماني، به مديريت محمد طاهر تبريزي و به نويسندگي ميرزا مهدي خان تبريزي آغاز به كار كرد، مدت ۲۱ سال در شهر استانبول منتشر شد و در اين مدت توانست گامهاي ارزندهاي در خدمت به ملت ايران بر دارد. میتوان گفت كه اغلب تحولات تاريخ معاصر ايران، مديون روشنگريها و بيداري گريهاي اختر است. به قول شمس لنگرودي:
” اين نشريه، چنان آتشي به پا كرده بود كه به تنهائي كار يك حزب را ميكرد…حدود ۱۵ سال بعد از انتشار اختر بود كه نشريات ديگر چون، قانون – حكمت – ثريا – حبل المتين – پرورش و … پيدا شدند. ”
زماني كه در ميهن ما مدرسهاي وجود نداشت و كودكان در مكتبخانه ها تعليم ميديدند و در واقع وقت گذراني ميكردند، چون مكتب خانهها با اصول علمي اداره نميشدند و تدريس با اسلوب درست نبود، لذا دستاورد چشمگيري نداشتند و مردم هم آگاه نبودند كه اين نوع آموزش و پرورش، آنان را به سر منزل مقصود نميرساند، در اين موقع، ميرزا حسن رشديه تبريزي باني آموزش و پروش به سبك جديد درايران، در روزنامه اختر ميخواند:
« در اروپا از هزار تن، ده نفر بيسوادند، ولي در ايران از هر هزار تن، ده تن باسواد ميشوند و انگيزه اين، بدي شيوه آموزش و دشواري درس الفباست. بايد در ايران، دبستانهائي به شيوه اروپا بنياد شود.»۳
زنده ياد ميرزا حسن رشديه تبريزي در خاطراتش مينويسد: « موقعي كه اين مطلب را همراه پدرم در روزنامه خوانديم، اين نوشته در من و پدرم سخت مؤثر افتاد و من كه ملازاده بودم و ميبايستي به نجف رفته و درس ملائي بخوانم، با همدستاني پدرم، روانه استانبول، مصر و بيروت گرديدم و در اين شهر بازپسين، چگونگي آموزگاري نوين را ياد گرفتم.»
با اين كه نخستين مدرسه به سبك امروزي را براي اولين بار در ايران، ميرزا حسن رشديه در سال ۱۳۰۵ ق در تبريز بنيان گذاشته و اين همه پيشرفت در زمينه آموزش و پرورش را مديون آن راد مرد هستيم، ولي در حقيقت اين روزنامه اختر بود كه وي را به اين كار بزرگ رهنمون گرديد و او با خواندن آن مقاله تصميم گرفت كه كشورش را از نظر تعليم و تربيت به راه صحيح هدايت كند.۴
در هفته نامه « رشحات » نیز با الهام از روزنامههاي منتشر شده در تبريز و ساير روزنامههائي كه از خارج بخصوص از كلكته هندوستان و تركيه به بعضي از اشخاص در اسكو فرستاده ميشد در زمينه روزنامه نگاري و در حقيقت در تقويت پرورش افكار و انديشههاي مردم بخصوص در ميان قشر علاقمند به پيشرفت و ترقي علوم و درك سياست روز اثر قابل توجهي داشت و اين چنين كارهاي مبتكرانه و خود جوش بود كه زمينه را براي دگرگوني و پيشرفت بنيادين فرهنگ اسكو هموار مينمود. رشحات از ريشه رشه به معني چيدن – در آوردن – كندن و رطوبت ميباشد.۵
اینچنین روندی ريشه در تاريخ فرهنگ اسكو دارد كه شخصيتهاي ادبي، هنري و سياسي اسكو با كسب مقامهاي مهم در در بار بعضي از شاهان صفوي و قاجار اينچنين زمينه رشد فرهنگي و اجتماعي را براي نسل بعدي به يادگار نهادهاند.
با توجه به مطالب بالا بخوبي آشكار ميگردد كه مرحوم غلامحسن حقاني نيز با تأثير از روزنامههاي تبريز به خصوص روزنامه ” حبل المتين ” كه شعرا و ادبا و نويسندگان اسكو با آن همكاري ميكردند در سال ۱۳۳۹ ق با توجه به نبود امكانات و عدم كمك مادي مسئولين وقت با پشتكار و هزينه شخصي اقدام به انتشار هفتنه نامه ” رشحات ” در اسكو ميكند. در اين هفته نامه سرودههاي آقاي ابراهيم فائقي كه نمايندگي فرهنگ و اوقاف اسكو بود به زبان تركي راجع به علم و دانش و مدارس درج ميشد. پس از مدتي آقاي فائقي به تبريز منتقل و آقاي رحيم عاطفي پسر حاج ميرزا بنكدار تبريزي به اسكو انتقال مي يابند.
متأسفانه، با تلاش و كوششي كه در بدست آوردن نسخه يا نسخههاي روزنامه رشحات توسط بنده صورت گرفته، تا بدين تاريخ هيچ يك از شمارههاي روزنامه مذكور بدست نيامده است!
منابع:
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.
طراحی سایت : کلکسیون طراحی