۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » تاریخی
  • شناسه : 10390
  • ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۴
  • 162 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : مهدی عارفی اسکوئی( ایشیق )
  • منبع : اوشکایا
زندگینامۀ آیت الله سید محمد هادی  حسینی میلانی
زندگینامۀ آیت الله سید محمد هادی حسینی میلانی

زندگینامۀ آیت الله سید محمد هادی حسینی میلانی

سید محمدهادی میلانی در هفتم محرم سال ۱۳۱۳ قمری (۱۲۷۳ ش) در نجف در خانواده‌ای اهل علم و معنویت پا به عرصه هستی نهاد. اجداد او همه از سادات حسینی و از نوادگان امام علی بن الحسین علیه السلام بودند که به جهت شرافت علمی و معنوی از بزرگان مدینه بشمار می رفتند. محله قدیمی «بنی هاشم» محل سکونت این خاندان بود و همواره بزرگانی از قبیله‌های عرب و دانشوران اسلامی بدآنجا رفت و آمد داشته اند.

زندگینامۀ آیت الله سید محمد هادی حسینی میلانی

ولادت و خاندان                                                                                                                                                                                                                : مهدی عارفی اسکوئی ( از کتاب در حال ویرایش « اسکو در گذر تاریخ )

سید محمدهادی میلانی در هفتم محرم سال ۱۳۱۳ قمری (۱۲۷۳ ش) در نجف در خانواده‌ای اهل علم و معنویت پا به عرصه هستی نهاد. اجداد او همه از سادات حسینی و از نوادگان امام علی بن الحسین علیه السلام بودند که به جهت شرافت علمی و معنوی از بزرگان مدینه بشمار می رفتند. محله قدیمی «بنی هاشم» محل سکونت این خاندان بود و همواره بزرگانی از قبیله‌های عرب و دانشوران اسلامی بدآنجا رفت و آمد داشته اند.

هجرت آنان در اواخر قرن یازدهم قمری از مدینه به آذربایجان ایران در پی دعوتی بود که از جانب شیعیان این دیار انجام گرفت. به دنبال این دعوت، سید حسین (جد محمد هادی) و برادرش علی اکبر که هر دو از جوانان فرزانه مدینه بودند به همراه زایرین خانه خدا وارد آذربایجان شدند و در منطقه « اسکوچایی »[ میلان ] اقامت گزیدند و سید حسین همچنان در میلان باقی ماند و از همان جا ازدواج کرد. وی تا آخر عمر در میان دوستداران اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در منطقه آذربایجان به تبلیغ و ترویج احکام اسلام پرداخت.

لازم به ذکر است که خود آیت‌ا… سید محمد هادی میلانی هرگز در آذربایجان نبوده است!

نیای مادری محمدهادی میلانی، آیت الله شیخ محمدحسین مامقانی (متوفی به سال ۱۲۲۳ ق) از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و شیخ مهدی آل کاشف الغطاء است که خود از فقهای بزرگ اوایل قرن چهاردهم قمری بشمار می رفت و در دوران زندگی به زهد و پارسایی شهرت داشت.

تحصیل و استادان

اولین مکتب تربیتی سید محمدهادی دامان مادری از خاندان علم و فضیلت و پدر فرزانه و عالم وی بود. اساتید علوم مقدماتی وی، بزرگانی چون آقا میرزا ابراهیم همدانی و آخوند ملا محسن تبریزی، و در دروس سطح نیز استادانی چون آقا شیخ ابراهیم سالیانی و آقا سید جعفر اردبیلی و حاج شیخ میرزا علی ایروانی و آقا شیخ غلامعلی قمی و آقا شیخ ابوالقاسم مامقانی (دائی) او بودند.

او همچنین از محضر اساتید بزرگی چون آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله محمدحسین نائینی و آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی بهره‌های وافر برده و پایه‌های علمی خود را در فقه و اصول استحکام بخشیده و در طول ۲۳ سال حضور در دروس و محافل علمی این بزرگان توانسته بود بر آراء و نظرات قوی‌ترین اساتید مسلط گردد. وی در علوم عقلی نیز مهارت فراوان داشت و چندین سال از عمر خود را در محضر اساتید فلسفه گذرانده و در این خصوص از شاگردان شیخ محمدحسین اصفهانی بشمار می رفت.

آقای میلانی از جمله علومی که دیگر در آن تبحر یافت و به استادی رسید، دانش تفسیر و علوم قرآنی بود که از ایام تحصیل خود در نجف این دانش را نزد استاد بزرگ شیخ محمدجواد بلاغی فرا گرفته بود و بعدها نیز همواره با اساتید تفسیر به ویژه با مفسر بزرگ علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان مباحثه و مناظره داشت. وی تفسیر را در کنار فقه و اصول تدریس می‌کرد و محصلین علوم دینی را با قرآن، این منبع جوشان فیض الهی آشنا می‌ساخت. این روش را که نشانه‌ای از عشق ایشان به قرآن بود همواره در زندگیش حفظ کرده بود.

ایشان هشت سال نیز در علوم حدیث با آیت الله شیخ علی قمی مباحثه و مذاکره داشت و نسخه کتاب وسایل الشیعه خود را با نسخه‌ای که به خط شیخ حر عاملی بود، مقابله کرده است.

 

تدریس و شاگردان

جلسات درس آیت الله میلانی در حوزه بزرگ نجف و کربلا بسیار باشکوه و به امتیازاتی چون داشتن دقت عقلی و عرفی ایشان در تبیین مسائل، و تسلط به مبانی فقهی و اصولی شهرت داشت. آیت الله میلانی شاگردان فراوانی را تربیت کرده است که بعضی نیز اجازه روایتی از ایشان داشته اند، از جمله:

آیت الله سید علی حسینی خامنه ای (مقام معظم رهبری)،

شیخ محمدتقی جعفری،

آیت الله حسین وحید خراسانی،

سید ابراهیم علم الهدی سبزواری،

سید عباس صدر،

شیخ محمدرضا مهدوی دامغانی،

کاظم مدیر شانه چی،

سید نورالدین میلانی،

شیخ محمدتقی عندلیب سبزواری،

سید محمدباقر حجت طباطبایی،

سید ابراهیم مهاجریان طبسی.

آثار و تألیفات

آنچه امروزه از آنها به عنوان آثار ایشان نام می‌بریم، یادداشت‌های پراکنده و تقریرات درس‌های پربار ایشان است که به همت شاگردان پرکار و فرزندان گرامیش جمع آوری شده و پس از تنظیم در عناوین و موضوعات مختلف به چاپ رسیده است و عبارتند از:

محاضرات فی الفقه الامامیه: در ده جلد است که در موضوعات مختلف فقهی به بحث و بررسی عمیق پرداخته است که نمایانگر وسعت فکری ایشان در زمینه‌های مختلف فقهی است.

قادتُنا کیف نعرفُهم: در ۹ مجلد به زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام و فضایل آن‌ها با استفاده از مدارک شیعه و سنی پرداخته است.

تفسیر سوره جمعه و سوره التغابن.

مختصر الاحکام.

مناسک حج.

حاشیه بر قسمتی از عروة الوثقی.

نخبة المسائل: رساله عملیه ایشان در احکام اسلامی.

ده پرسش: با پاورقی های آقای سید محمدعلی میلانی، در مباحث مختلف تفسیری.

حاشیه بر المکاسب.

قواعد فقهیه و اصولیه.

رساله ای در بیعه و مسائل بانکی.

کتابی استدلالی در مزارعه و مساقات.

کتابی استدلالی در اجاره.

شرح استدلالی مباحثی از کتاب الصلوة «شرایع».

رساله‌ای در منجزات مریض.

شخصیت جهانی آیت‌الله میلانی:

در طول مرجعیت آیت الله میلانی به ویژه در سال‌های اقامتش در مشهد مقدس، شخصیت‌های بزرگ از کشورهای مختلف اسلامی به دیدار ایشان شتافته‌اند. شخصیت جهانی این فقیه بزرگ موجب گردیده بود که علماء شیعه و بزرگان اهل تسنن نیز برای گفتگو و مشاوره در مسائل مهم مذهبی رهسپار ایران شده و از نزدیک از نظرات ایشان آگاهی یابند.

در سال ۱۳۸۰ ق. (۱۳۳۹ ش) از دارالتقریب بین المذاهب الاسلامی در قاهره شیخ محمدتقی از جامع الازهر با آیت الله میلانی دیدار کرد و لوحی نیز که در آن فتوای علامه شیخ محمود شلتوت در رابطه با جواز عمل به مذهب تشیع نوشته شده بود تقدیم ایشان نمود.

دکتر شیخ محمد ضحّام با جمعی از اساتید علوم اسلامی جامع الازهر و شیخ خلیل حصیری قاری قرآن به همراه سفیر وقت مصر در ایران در سال ۱۳۵۰ ق. از مشهد دیدن کرده و در این سفر به دیدار آیت الله میلانی نیز نایل آمدند. در سال ۱۳۸۲ ق. شیخ علامه شیخ محمدجواد مغنیه ضمن سفر به مشهد با آیت الله میلانی نیز ملاقاتی داشت.

علامه شیخ محمدجواد الشری در سال ۱۳۸۱ ق. به زیارت مرقد مطهر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام نایل شد و در ضمن با آیت الله میلانی نیز دیدار کرد. در این ملاقات علامه الشری از وضعیت شیعیان و مسلمانان کشورهای اسلامی به ویژه شیعیان آمریکا گزارشی تقدیم آیت الله میلانی کرد.

در سال ۱۳۸۲ کاردار سفارت روسیه (ویکتور اسیولینکوف) به نیابت از آقا ضیاء الدین خان، رئیس اداره دینیه مسلمانان آسیای میانه و قزاقستان با آیت الله میلانی ملاقات کرد و ضمن دعوت از ایشان برای دیدار از کشورهای اسلامی واقع در آسیای میانه، نظر شرع مقدس را در مورد خدمت در ادارات روسیه که مشروط بر قبول مدام کمونیسم بود خواستار شده است.

همچنین در سال ۱۳۸۲ ق، پرفسور «برلون» مسیحی، یکی از جراحان تیم پزشکی آیت اللّه میلانی بوده است. او خاطره‌ای از آیت اللّه میلانی نقل کرده و آن را عامل مسلمان شدن خود می داند. وی می گوید: «من پس از عمل جراحی ایشان، پیش از آن که ایشان از حالت بیهوشی بیرون بیایند، مراقب بودم که وقتی به هوش می آید چه می گوید؛ چرا که این مرحله از نظر پزشکان مرحله حساسی است و شاید بیمار بعضی از اسرار زندگی‌اش را بگوید. ایشان آرام حرکت کرد و در حالی که در آن لحظه نیز «خدا خدا» می گفت، با پروردگارش راز و نیاز می کرد. من تحت تأثیر این صحنه شگفت، به حقانیت آیین اسلام پی بردم و بدان گرویدم». پرفسور «برلون» پس از گرویدن به دین اسلام وصیت کرد که در شهر مقدس مشهد دفنش کنند.

آیت‌الله میلانی و انقلاب اسلامی:

انقلاب اسلامی ایران بزرگترین حرکتی است که علی رغم توطئه‌های استکبار و استعمارگران به رهبری امام خمینی شکل گرفت و در بهمن سال ۱۳۵۷ با پایان بخشیدن به حکومت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به پیروزی خود رسید، و از آن پس نیز همواره چون آذرخشی بر پیکر استعمار فرود آمد. این انقلاب شکوهمند به آسانی به دست نیامد. بلکه از جرقه اولیه آن در سال ۱۳۴۱ تا به ثمر نشستن در سال ۵۷ ملت ایران عزیزان بسیاری را تقدیم اسلام عزیز نمود و در این میان فرزانگان و بزرگان نیز در مسیر به بار نشستن خون شهدا، آسایش و آرامش را بر خود حرام کرده و مردانه در مقابل نظام ستم شاهی قامت بستند. آیت الله میلانی از جمله این رادمردان خط مقدم مبارزه بود که در شکل گیری نهضت بزرگ نقش بسیار مؤثر و اساسی داشت. وی که در آن سال‌ها از مراجع بزرگ تشیع بود، با پیام‌ها، نامه‌ها و اعلامیه‌هایی که خطاب به دولت وقت و ملت ایران صادر می‌کرد، در هدایت و حرکت‌های مردمی علیه رژیم شاه نقش عمده‌ای به عهده داشت در این مختصر به نقش ایشان در
شکل گیری انقلاب اسلامی اشاره می شود.

ایشان در برابر لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به شدت مقابله کرد، در این خصوص در قسمتی از نامه ایشان آمده است: …وظیفه خود می دانم با استمداد حضرت بقیة الله ارواحنا فداه برای سومین بار صریحاً اعلام بدارم تصویب نامه دولت شما در مورد انجمن های ایالتی و ولایتی با عدم رعایت شرط اسلام در انتخاب شوندگان، و تبدیل قسم قرآن مجید، به قسم به کتاب آسمانی، ملت مسلمان ایران و خاصه علمای اعلام را بی نهایت خشمگین ساخته است… تذکر می دهم، به حکم موزاین شرعی و احترام به افکار و معتقدات ملت مسلمان ایران لازم است هر چه زودتر تصویب نامه مزبور را لغو و برای اطلاع عموم اعلام نماید.

همچنین در قسمتی از نامه دیگر ایشان که در نوزده سال ۴۱ ش. انتشار یافته می خوانیم: هم اکنون جمعی از علما و رجال متدین و استادان و دانشجویان دانشگاه‌های مملکت در زندان بسر می‌برند. از هر طرف ابتلا و فقر و گرسنگی ملت ما را تهدید می کند. بیکاری و فساد و تجاوز عمال حکومت به حقوق انسانی افراد، نقطه‌ای را خالی نگذاشته. تنها چیزی که مورد توجه نیست حقوق ملت و مصالح آنهاست! معلوم نیست تا کی مهلت پیدا کنند و عاقبت کار به کجا برسد!

پس از هجوم وحشیانه مزدوران یهودی به مدرسه فیضیه، آیت الله میلانی در پیامی پرده از چهره کریه حاکمان وقت ایران برداشت،‌ او در ضمن پیام خود چنین نوشت: …ما از حمله و یورش چنگیزانه، به ساحت حوزه علمیه قم گذشتیم! از حبس و زجر رجال دینی و ملی گذشتیم! از حمله به دانشگاه و مراکز علمی ملت و سلب هر نوع آزادی فردی و اجتماعی چشم پوشیدیم! از دزدی و فساد و تباهی و تجاوز به مردمان صالح و تقویت دزدان و خیانتکاران گذشتیم! از برادرکشی‌هایی‌که در نقاط مملکت ترتیب داده‌اند، صرفنظر کردیم! این ننگ را کجا ببریم که مملکت اسلامی ما را دارند پایگاه اسرائیل و صهیونیست می کنند، و نیز افرادی را که با آنها هم دست‌اند، در رأس کارها قرار می دهند.

آیت الله میلانی در سفری به تهران، ماهیت نهضت علماء و مردم را چنین بیان می‌کند: …من در این مسافرت به جد خود حضرت سیدالشهداء علیه السلام تأسی کرده از جوار امن ثامن الحجج علیه السلام به تهران آمدم تا به دنیا اعلام کنم این قیام و نهضت به هیچ وجه صورت ارتجاعی ندارد بلکه نهضتی است که ملتی مسلمان برای مقابله حکومت‌های جابرانه، با پیشوایی مقامات عالیه روحانی تعقیب می‌کند. هدف ملت مسلمان ایران این است که بیش از این به مصالح دنیایی و دینی آنان تجاوز نشود. باید حکومت مردم را به مردم سپرد و حق مردم را باید به خودشان واگذار کرد.

ارادت آیت الله میلانی به امام خمینی بر کسی پوشیده نبود، چنانچه در نامه‌اش خطاب به امام خمینی در دوران تبعید امام در ترکیه می‌گوید: « خوشا به سعادت آن سرزمین که حضرت عالی در آن تشریف دارید ». اما در کنار این، آن چه بیشتر جلب توجه است ایشان اخلاص و ارادتش با انگیزه و جهت دار بوده و به جهت مصالح مسلمین از ایشان همواره پشتیبانی کرده است.

در این خصوص به خاطره شهید آیت الله سعیدی گوش می سپاریم: …روزی آیت الله میلانی هنگامی که نزدشان نام امام خمینی برده شد فرمودند: سلام الله علیه… پس عده‌ای به آیت الله اعتراض کردند. ایشان فرمودند: ساکت باشید! این جا مسئله تقلید در بین نیست که گفته شود فلانی اعلم است یا من؟ این جا بحث رهبری است و چنین نیست که هر مجتهدی لیاقت رهبری داشته باشد، لیاقت رهبری را تنها فقیه سیاستمداری داراست که عالم به زمان خویش باشد و در راه خدا از ملامت ملامتگران هراس نداشته باشد و اکنون این مشخصات در کسی جز آیت الله خمینی نیست.

خدمات اجتماعی:

آیت الله میلانی با همه اشتغالات خود در مسند مرجعیت و زعامت حوزه هیچ گاه از مشکلات مردم غافل نشد؛ در اینجا به بعضی از تلاش‌های ایشان اشاره مختصری می‌شود:

او پس از زلزله سال ۱۳۴۷ ش. در جنوب خراسان (منطقه کاخک) مردم را برای بازسازی و کمک به آوارگان بسیج کرد و بارها طلاب را جهت کمک به مردم به این شهر اعزام داشت. می‌گویند برای مردم بی خانمان خانه‌ها ساخت و حتی سند به آن ها نوشت.

در بازسازی مسجد هامبورگ آلمان نقش بسیار مؤثری را ایفا کرد و در اعزام آیت الله شهید بهشتی به آن جا تلاش زیادی کرد. ایشان علاوه بر کمک به مسجد امام علی علیه السلام هامبورگ به مسلمانان و اندیشمندان اروپا کمک می کرد تا در نشر اسلام جدی باشند.

بازسازی مدارس علمی مشهد و مدرسه حقانی قم و کمک به ایجاد چندین مدرسه دینی در شهرستان‌ها و دهها کار خیر برای مسلمانان ایران و سایر کشورهای اسلامی.

وفات

مرحوم آیت الله میلانی جمعه هفدهم مرداد سال ۱۳۵۴ شمسی، در مشهد مقدس چشم از جهان فانی فروبست و به خانه بقاء شتافت. پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه، در جوار مرقد مطهر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به خاک سپرده شد.

منابع

مقدمه محاضرات فی الفقه الامامیه (زکوه)، سید فاضل حسینی، ج ۱، ص ۶.

مامقان از توابع شهرستان تبریز در طول تاریخ خاستگاه دانشوران فرزانه بوده است.

مکتب تفکیک، ویژه‌نامه بنیاد تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره ۱، ص ۲۰۸.

حیات آیت الله السید میلانی، خطی، عربی.

اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۳۲.

اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۹۴.

آیت الله میلانی، مرجع بیدار، سعید عباس زاده، ص ۱۳۳.

گلشن ابرار، سعید عباس زاده، جلد ۲، صفحه ۷۷۲.

مرجع بیدار (درگذشت آیت اللّه سید محمدهادی میلانی)، الهام صابری، مجله گلبرگ، مرداد ۱۳۸۳، شماره ۵۳.

معرفی اساتید آیت‌الله بهجت

حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره برای تحصیل کتاب مکاسب شیخ انصاری، از محضر آیت‌الله میلانی استفاده می‌کرد. قوت تدریس آیت‌الله میلانی طوری بود که ایشان را کاملاً آماده مطالب حضرت آیت‌الله غروی (کمپانی) کرده بود؛ لذا پس از ورود به حلقه تدریس ایشان، از شاگردان مطرح آن مرحوم شد. وقتی آوازه این امر به گوش آیت‌الله میلانی رسید، خوشحال شد و فرمود: « این استعداد را در ایشان دیدم. در درس سطح، ایشان را برای مطالب حاج شیخ آماده کردم».

از ویژگی‌های برجسته آیت‌الله میلانی علیه‌الرحمة آن بود که بسیار طالب پیشرفت معنوی بود و نام و آوازه‌اش مانع طلبش نمی‌شد. در این راه آن‌قدر متواضع بود که وقتی می‌فهمید طلبه‌ای ساده، دارای مقامات سلوکی است، از او کسب فیض می‌کرد. همین ویژگی ایشان موجب شده بود که از حضرت آیت‌الله بهجت طلب دستورالعمل کند، با آنکه استاد او به شمار می‌آمد. باز هم از روی همین تواضع و فضیلت است که وقتی آیت‌الله بهجت ‌ـ‌آن زمان‌ها که شهرتی نداشت و صاحب عنوان نبود‌ـ به مشهد مقدس آمد، آیت‌الله میلانی با آنکه از مراجع مهم جهان اسلام بود، به دیدار ایشان شتافت و حتی از ایشان درخواست کرد که به جای خودش در صحن آزادی حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام اقامه جماعت کند.

دوستان

از دوستان او می‌توان به سید مرتضی جزایری، محمدتقی شریعتی و محمدولی قرنی اشاره کرد. از ارتباط وسیع سیدهادی میلانی با علی شریعتی روایات مختلفی شده ‌است که گاهی با هم در تناقض یا اینکه به دوره‌های مختلف اشاره می‌کنند.

ضمناً مطالب وسیعی به نقل از انقلابیون و نزدیکان آیت‌الله و همین‌طور برخی اسناد ساواک و دادگاه محمد ولی قرنی در مورد ارتباط سید هادی میلانی با مرحوم قرنی خصوصاً در مورد کودتای نافرجام منتشر شده ‌است که ظاهراً جزئیات آن در هاله‌ای از ابهام است.  ضمن اینکه اخبار متناقضی از ارتباط دوستانه با شاه و استفاده از این ارتباط برای آزادی روح‌الله خمینی از زندان تا طراحی و دستور وی برای کودتا وجود دارد. طرح کودتای نخست وی در سال ۱۳۳۶ افشا و منجر به اخراج از ارتش و محکومیت سبک سه ساله زندان شد، اما بعد از رهایی مجدداً در تماس با عناصر مخالف نظام درصدد کودتای دوم برآمد؛ برای این منظور با برخی از مبارزان از جمله میلانی – در خلال مهاجرت به تهران در اعتراض به دستگیری امام – در تابستان ۱۳۴۲ مذاکراتی نمود. چنین به‌نظر می‌رسد که قرنی در این گفتگو، نظر میلانی برای حمایت افکار عمومی – با عنایت به نفوذ و جایگاه مردمی سید هادی میلانی – جهت براندازی رژیم شاه را جلب کرد. در این مذاکره استفاده از برخی رجال مستقل از جمله دکتر علی امینی نیز در دستور کار قرار گرفت.

براساس توافقات مذکور، سید مرتضی جزایری که در جلسه حضور داشت از طرف سید هادی میلانی مأموریت یافت، طی دیداری با امینی، نظر او را جویا شود. این ملاقات انجام شد و امینی کلیات نقشه را پذیرفت. این دیدارها چندین بار و بعضاً به واسطه شخصی به ‌نام رحیم خبازباشی از ارادتمندان سید هادی میلانی – با قرنی و امینی تکرار شد و در حالی‌که طرح به مرحله عملیاتی نزدیک می‌شد، ماجرا از طریق یکی از عوامل نفوذی ساواک در زمره مشاوران سید هادی میلانی در مشهد لو رفت و منجر به دستگیری سید مرتضی جزایری و محمدولی قرنی شد.

نام و حضور سید مرتضی جزایری در بسیاری از وقایع و رویدادهای مرتبط با سیدهادی میلانی از جمله: کودتای قرنی، مهاجرت سیدهادی میلانی به تهران در اعتراض به دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۴۲، واسطه ارتباط با رجال و عناصر اپوزیسیون رژیم پهلوی از جمله جبهه ملی، نهضت آزادی و… به چشم می‌خورد. در این میان گزارش‌های ساواک از دوره سه‌ماهه مهاجرت علما به تهران و از جمله بیت آیت‌الله میلانی حاکی است که مدیریت و مشاور سیاسی امور بیت و سید هادی میلانی، سیدمرتضی جزایری بوده و حتی در آغاز مهاجرت، شایع شده بود که سید هادی میلانی در مهاجرت به تهران در منزل صدرالدین جزایری استقرار می‌یابد که بعدها به دلایلی این امر محقق نشد. به هر حال گزارش دیگری از حضور سیدمرتضی در جلسه دیدار پاکروان – ریاست ساواک – با سید هادی میلانی و مذاکره آن‌ها درباره آزادی سید روح‌الله خمینی و سایر دستگیرشدگان حکایت می‌کند. در همین راستا چندین گزارش نیز از مکاتبات و مشورت‌های میلانی با نامبرده درباره برخی از وقایع و مسائل سیاسی است؛ به‌گونه‌ای که جزایری را می‌توان به‌عنوان یک مشاور سیاسی برای سیدهادی میلانی تلقی کرد.

آثار علمی

آنچه امروزه از آن‌ها به عنوان آثارش نام برده می‌شود، یادداشت‌های پراکنده و تقریرات درس‌هایش است که به همت شاگردان و فرزندانش جمع‌آوری شده و پس از تنظیم در عناوین و موضوعات مختلف به چاپ رسیده ‌است و عبارتند از:

محاضرات فی الفقه الامامیه

قادتنا کیف نعرفهم؟

تفسیر سوره جمعه و تغابن

مختصر الاحکام

مناسک حج

حاشیه بر قسمتی از عروة الوثقی

نخبه المسائل

ده پرسش

حاشیه المکاسب

قواعد فقهیه و اصولیه

رساله‌ای در بیعه و مسائل بانکی

کتابی استدلالی در مزارعه و مساقات

کتابی استدلالی در اجاره

شرح استدلالی مباحثی از کتاب الصلوة « شرایع »

رساله‌ای در منجزات مریض

البیع(۴ جلدی)

احیای حوزه علمیه مشهد

آیت الله میلانی نهم ذیحجه سال ۱۳۷۳ قمری ـ ۱۳۳۴ شمسی جهت زیارت علی بن موسی الرضا وارد شهر مشهد شد و در خانه علی‌اکبر نوقانی اقامت گزید.

در آن زمان حوزه‌های علمیه مشهد آنگونه که باید رونق نداشتند. از سال ۱۳۱۴ به دنبال مبارزات روحانیان مشهد با حکومت رضاشاه، این حوزه نیز مانند دیگر حوزه‌های علمیه سراسر کشور مورد تهاجم قرار گرفته بود و پس از حادثه قیام مسجد گوهرشاد روحانیانی چون حسین قمی تبعید و میرزا محمد آقازاده پس از زندانی شدن به اسارت رسیده بود و بسیاری از علمای معروف دیگر این شهر دستگیر یا تبعید شده بودند.

گرچه پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی و به همت علمای طراز اول همچون سیدحسین شاهرودی و محمد کاظم دامغانی و سید احمد مدرس یزدی و برخی دیگر از بزرگان، حوزه علمیه مشهد مجدد احیا شده بود و دروس سطح و خارج برگزار می‌شد، اما خلأ ستاره‌ای فروزان که سکان هدایت را برعهده بگیرد کاملا مشهود بود، بدین سبب سید محمد هادی میلانی به عنوان بهترین گزینه رهسپار جوار علی بن موسی الرضا گردید.

می‌گویند هنگامی که وی به مشهد رفت، نزدیکان و آشنایان برایش منزل جستجو می‌کردند و او برای بازدید منازل می‌آمد و هنگامی که وارد برخی از منازل می‌شد، می‌گفت این خانه مناسب حال من نیست! زیرا اهل این خانه در آن گناهانی را مرتکب شده‌اند و حالت عرفانی مرا بهم می‌زند. اصلاح وضع حوزه علمیه مشهد و شکوفایی بخشیدن به دروس مدارس دینی و علمی در این شهر چیزی است که با اقامت او انجام گرفت.

سید علی خامنه‌ای( رهبر معظم انقلاب )  در اینباره می‌گوید:

« ما دیدیم که مرحوم آیت‌الله میلانی از کربلا که نزدیکی نجف بود آمدند تا مشهد و یک حوزه علمیه بزرگی را بوجود آوردند … این یک واقعیت است… از برکت الهی برای حوزه علمیه مشهد وجود آیت‌الله میلانی بود.»

نخستین گام اصلاحی آیت‌الله میلانی در حوزه علمیه، سامان بخشیدن به دروس بود که بعدها اثرات آن در مراکز دینی و فرهنگی دیگر نیز نمایان گردید. وی چون دریافته بود که منشأ پراکندگی علمای این شهر در طول سالهای گذشته در فقدان استادان پرمایه در این سامان نهفته ‌است. بدان جهت نیز ابتدا استادان پرکار و شایسته را جلب این حوزه نمود و خود نیز بر کرسی تدریس نشست. درس خارج اصول و فقه او که در مسجد گوهرشاد دایر می‌شد، در شکوفایی دروس حوزه نقش بسزایی داشت و به مرور زمان علماء را در این شهر تمرکز می‌بخشید. وی تحول شگرفی نیز در خصوص روش آموزشی دروس پدید آورد که اساسی‌ترین آن طرحی بود که به نابسامانی و بی‌نظمی حاکم بر مدارس دینی پایان داد و به حوزه علمیه مشهد جان تازه‌ای بخشید. وی طلاب متعهد را یاری می‌نمود و در همه این مراحل، امتحانات ماهانه و سالانه و ارتقاء رتبه و حضور و غیاب و کنترل کیفیت دروس نیز با جدیت پیگیری می‌شد.

یکی از اقدامات او در احیای حوزه علمیه مشهد، دعوت از علی فلسفی به مهاجرت، جهت تدریس در حوزه علمیه آن دیار بود. او یکی از برجسته‌ترین درس آموختگان مکتب نجف به‌شمار می‌رفت.

فعالیت‌های انسان دوستانه

پس از زلزله سال ۱۳۴۷ در جنوب استان خراسان (منطقه فردوس و کاخک) مردم را برای بازسازی و کمک به آوارگان بسیج کرد و بارها طلاب را جهت کمک به مردم به این شهر اعزام داشت. می‌گویند برای مردم بی‌خانمان خانه‌ها ساخت و حتی سند به نام آن‌ها نوشت.

در بازسازی مسجد هامبورگ آلمان نقش مؤثری را ایفا کرد و در اعزام محمد بهشتی به آنجا تلاش زیادی کرد.

وی همچنین بازسازی مدارس علمیه مشهد و مدرسه حقانی قم و کمک به ایجاد چندین مدرسه دینی در شهرستان‌ها نقش داشت.

درگذشت

آیت الله میلانی به علت ابتلا به سرطان در روز جمعه ۱۷ مرداد سال ۱۳۵۴ در سن ۸۱ سالگی، دار فانی را وداع گفت.
پیکر مطهر این مرجع عالیقدر در روز شنبه هجده مرداد ماه پس از یک تشییع بی نظیر و با حضور شخصیت‌های بزرگ علمی و مذهبی داخل و خارج کشور و هزاران مؤمن عزادار در جوار مرقد مطهر امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام به خاک سپرده شد.

منابع:

مقدمه محاضرات فی الفقه الامامیه، سید فاضل حسینی، ج ۱، ص ۶.

مکتب تفکیک، ویژه‌نامه بنیاد تاریخ و فرهنگ معاصر، ش ۱، ص ۲۰۸.

حیات آیت‌الله میلانی، خطی، عربی.

در ده جلد است که در موضوعات مختلف فقهی به بحث و بررسی عمیق پرداخته‌است.

در ۹ جلد به زندگانی چهارده معصوم و فضایل آن‌ها با استفاده از مدارک شیعه و سنی پرداخته ‌است.

رساله عملیه او در احکام اسلامی.

 

میلانی، سه پسر و یک دختر داشت؛ پسران وی سید نورالدین، سید عباس و سید محمدعلی نامیده شده‌اند.

با پاورقی‌های آقای سید محمدعلی میلانی، در مباحث مختلف تفسیری.

منابع:

روزنامه رسالت، ۲۹ شهریور ۱۳۷۳ (ربیع‌الثانی ۱۴۱۵ ه‍.ق)؛ جلوه آفتاب، ص ۱۶.

پیشگامان انقلاب اسلامی در حوزه علمیه مشهد علیرضا نوروزی ۲۲ بهمن ۱۳۸۹

« آیت الله سید محمد هادی میلانی از طلوع تا غروب»خبرگزاری رضوی. ۱۸ مرداد ۱۳۹۶

شبکه اطلاع‌رسانی اجتهاد

مرجع بیدار؛ آیت‌الله محمدهادی میلانی.، باشگاه اندیشه

زندگینامه آیت‌الله العظمی سید محمد هادی حسینی میلانی

شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۴ش، ج۷، ص۱۰۰.

شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۴ش، ج۷، ص۱۰۳.

شریف‌رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۴ش، ص۱۰۴-۱۰۳.

پاسخ دادن